اتفاقا من تورو به چشم يه نويسنده مي بينم . چون هر وقت مي گن بايد يه نمايشنامه يا داستان يا چه مي دونم پيام تبريکي، تسليتي چيزي تو مدرسه نوشته بشه خود به خود حدس مي زنم از بين اين 200 نفر ، تو اوني هستي که راجع بهش حرف مي زنن.
در داستاني مي خواندم که هر وقت کسي حرفي مي زد دو پهلو يا کاري مي کرد،شخص اول داستان با خود مي گفت مترجم جيبي ات را خاموش کن! که يعني حق نداري حرف ها و کارهاي افراد را خودت براي خودت معني کني...
تو به زور مترجم هاي جيبي ما را خاموش کردي در اين نوشته چون همه حرفها را خودت معنا کردي...
جاودان باشي نويسنده!