• وبلاگ : مغولي از جنگل
  • يادداشت : احوالات خانم نويسنده
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    به قول خودت هوووووووم جالب بود.....
    پاسخ

    هوووووم...
    سلام ...عبادتاي خالصانه تون قبول...ممنون که به وبم سر زدين...لحظه هاتون معنوي...التماس دعاي ناب...بهشت نصيبتون...يا علي مدد
    پاسخ

    يا علي


    سلام بر شما

    چه داستاني بود.................بسي لذت بردم

    پاسخ

    ممنون
    سلام عجب داستاني بود اين خانم نويسنده
    موفق باشيد
    پاسخ

    کلا خانم نويسنده خودش داستاني است...
    + مستانه 
    جديدنا تو پارسي بلاگ مي خوام يه نظر بذارم، شونصد دفه کد امنيتي شو عوض مي کنم تا بتونم بنويسمش! بس که سبزش کمرنگه لامصب :{
    فک کنم چشمم يه کم ضعيف شده باشه...
    پاسخ

    از عوارض روزه داري طولاني مدته. من هم اسم هاي تيتراژ هاي سريال ها رو نمي تونم بخونم
    + مهديس 


    مغولم.....سلام...خواستم ديروز بيام بگم بياي وبم باز نکرد..

    الآن باز کرد//بيشتر بيام

    پاسخ

    از طريق تله پاتي خودم متوجه شدم اومدم
    + آذر 


    هم.

    بعضي نوشته هارو که تند تند مي خوني ، سرگيجه مي گيري. چون تصاوير تند تند ميان از جلو چشمات رد مي شن.

    البت من به شخصه نه تنها سر گيجه گرفتم ، بلکه بد ماشين شدم !

    پاسخ

    بعضي از آدم ها هم هستن که در زندگي هميشه احساس سرگيجه مي کنند. چون تصاوير، کلمات و جملات با سرعتي سرسام آور از ذهنشون عبور مي کنن.
    + تسنيم 

    خوبي حسين جان؟؟!! کاملا احوالات مشخصه!!;)

    (من نميدونم چرا اين شکلکاي پارسي بلاگ پوکيده و باز نميشه!!؟ تو ميدوني؟؟!)

    پاسخ

    والا منم نمي دونم